همه چیز در یک وبلاگ

یه وبلاگ برای کسانی که میخوان بدونند

همه چیز در یک وبلاگ

یه وبلاگ برای کسانی که میخوان بدونند

آشنایی با الکترونیک - تقسیم جریان و نحوه کار باطری


انرژی الکتریکی چیست؟

میدانیم که هر ماده از تعداد بسیار اتم تشکیل شده است که هر اتم نیز از سه قسمت 1-نوترون 2- پروتن 3-الکترون تشکلیل شده است تعداد الکترونها با تعداد پروتنها در حالت عادی (خنثی) برابر است الکترون دارای بار منفی و پروتن دارای بار مثبت میباشند که الکترونها به دور(( پروتن و نوترون )) (هسته اتم) با سرعت بسیار زیادی میچرخند در اثر این چرخش نیروی گریز از مرکزی بوجود می آید که مقدار این نیرو با مقدار نیروی جاذبه بین الکترونها و هسته برابر است پس این برابری نیرو الکترونها را در حالت تعادل نگه میدارد و نمیگذارد که از هسته دور شوند .

یک سیم مسی هم دارای تعداد زیادی اتم و در نتیجه الکترون است هر گاه ما بتوانیم توسط یک نیرویی الکترونهای در حال چرخش به دور هسته را از مدار خود خارج کنیم و در یک جهت معین به حرکت در آوریم جریان الکتریکی برقرار میشود.

پس این نکته را دریافتیم که جریان برق چیزی جز حرکت الکترونها نیست البته این حرکت بصورت انتقالی انجام میشود یعنی یک اتم تعدادی الکترون به اتم کناری خود میدهد و اتم کناری نیز به همین ترتیب تعدادی الکترون به اتم بعدی میدهد و بدین صورت جریان برقرار میشود. پس هر گاه که میگوئیم جریان برق کم یا زیاد است یعنی تعداد الکترونهایی که در مسیر سیم در حال حرکت هستند کم یا زیاد است .

نیروهایی که باعث جدا شدن الکترون از هسته میشوند:

1- نیروی مغناطیسی خارجی

هرگاه یک سیم را در یک میدان مغناطیسی حرکت دهیم نیروی این میدان باعث حرکت الکترونهای سیم میشود .

2- ضربه

فرض کنید یک اتوبوس کنار خیابان ایستاده و تمام مسافران آن محکم روی صندلیها نشستند بعد یک اتومبیل دیگر با سرعت زیاد به جلوی این اتوبوس برخورد میکند حال اتوبوس با سرعت به عقب پرتاب میشود و مسافران که در آنها اینرسی سکون ذخیره شده تمایل دارند که به همان حالت سکون باقی بمانند در نتیجه اتوبوس به عقب رفته ولی مسافران در همان نقطه مکانی باقی میمانند در نتیجه مسافران از صندلیهای خود جدا شده و از شیشه اتوبوس به بیرون پرتاب میشوند پس این نیروی ضربه بود که مسافران را از اتوبوس جدا کرد به همین صورت نیز ضربه میتواند الکترونها را از مدار خود خارج کند. نمونه این تولید برق در فندکها.

3- انرژی خورشیدی

انرژی خورشیدی نیز دارای نیرویی است که قادر است الکترونها را از مدار خود جدا کند.

4-حرارت و ...

میدانیم که حرارت باعث میشود که جنبش ملکولی اجسام زیاد شود در اثر این جنبش تعداد زیادی ملکول به شدت با هم برخورد میکنند که همان نیروی ضربه را بوجود می آوردند و باعث جدا شدن الکترون از اتم میشوند .

نکته : یک سیم مانند دالانی میماند که در یک دوره زمانی مشخص تعداد معینی از افراد میتوانند از آن عبور کنند یعنی برای اینکه در دوره زمانی مشخص مثلا در 1 دقیقه افراد بیشتری بتوانند از این دالان عبور کنند باید سرعت حرکت آنها بیشتر شود در نتیجه در اثر برخورد با هم و با دیواره دالان باعث ایجاد اصطکاک و گرما میشوند برای سیم نیز چنین اتفاقی می افتد یعنی اگر بخواهیم تعداد الکترونهای در حال حرکت را افزایش دهیم (جریان را افزایش دهیم ) سرعت حرکت الکترونها و نیز تعداد الکترونهایی که همراه با هم از مقطع سیم عبور میکنند افزایش می یابد در نتیجه اصطکاک افزایش یافته و تولید گرما میکند که اگر جریان بیش از حد مجاز خود از سیم عبور کند گرمای تولید شده باعث ذوب شدن سیم میشود (سیم میسوزد).

برداشت کلی از این قسمت : حرکت الکترونها در یک هادی (سیم) را جریان الکتریکی گویند .

تا اینجا معنی جریان را فهمیدیم اما در مورد ولتاژ چه باید گفت ؟

آیا یک منبع که ولتاژش بیشتر باشد برق بیشتری تولید میکند یا منبعی که جریانش بیشتر باشد ؟

هر گاه یک اتم الکترنهایش را از دست دهد بار منفی آن کم میشود و اصطلاحاً میگوئیم بار دار مثبت شده است میدانیم که بین بار مثبت و منفی نیروی جاذبه وجود دارد و نیروی جاذبه یک عدد الکترون با نیروی جاذبه یک عدد پروتن برابر است به همین جهت است که در اتم هر پروتن برای خود یک الکترون اختیار میکند تا اینکه بار الکتریکی اتم خنثی شود در حالت عادی تمام اتمهای یک سیم از نظر بار الکتریکی خنثی هستند وقتی ما توسط نیروی خارجی الکترونهای اتمهای سیم را جدا میکنیم و آنها را به یک سمت هدایت میکنیم آن طرف سیم که الکترونها به آنجا هدایت شده اند دارای زیادی الکترون است پس بارش منفی میشود و طرف دیگر که کمبود الکترون دارد بارش مثبت میشود در نتیجه بین دوسر سیم یک اختلاف بوجود می آید این اختلاف بصورت انرژی پتانسیل در دو سر سیم ذخیره میشود تا زمانیکه راهی برای خنثی شدنش پیدا کند پس در این حالت هیچ گونه جریانی در سیم و جود ندارد و فقط یک انرژی پتانسیل دو سر سیم ذخیره شده است که به این نیروی پتانسیل ولتاژ الکتریکی گوییم حال چنانچه نیروی خارجی را قطع کنیم الکترونها به سرعت به جای قبلی خود برمیگردند و در یک لحظه چریان برقرار میشود پس متوجه شدیم تا زمانیکه نیروی خارجی وجود دارد نمیگذارد که الکترونها از مسیر همان سیم به جای خود برگردند پس باید راه دیگری پیدا کنند برای همین اگر توسط یک سیم دیگر که میدان خارجی آن را تحت تاثیر خود قرار نداده باشد دو سر سیم قبلی را به هم وصل کنیم الکترونها راهی برای حرکت به سمت مکان کمبود الکترون پیدا میکنند در نتیجه جریان در سیم برقرار میشود .

پس نتیجه گرفتیم که در یک مدار الکتریکی کار اصلی را جریان انجام میدهد و ولتاژ فقط یک نیروی ذخیره شده است که باعث به حرکت در آوردن الکترونها میشود .

حال برای اینکه بهتر متوجه شوید که ولتاژ چگونه باعث به حرکت در آوردن الکترونها (برقراری جریان ) میشود یک مثال میزنیم .


فرض کنید دو لیوان داریم که یکی پر و دیگری نصفه است لیوانها را در کنار هم قرار میدهیم میدانیم که بین این دولیوان اختلاف مقدار آب وجود دارد همانگونه که بین دو سر سیم اختلاف مقدار الکترون وجود داشت اگر این لیوانها چندین ساعت هم در کنار هم قرار بگیرند هیچ اتفاقی نمی افتد اما چنانچه توسط یک لوله ته دو لیوان را به هم وصل کنیم آب از طرف لیوان پر تر به سمت لیوان نصفه حرکت میکند تا زمانیکه سطح آب درون دو لیوان به یک اندازه شود . پس در اینجا اختلاف آب است که باعث حرکت میشود و در آنجا اختلاف الکترون (اختلاف پتانسیل) که این اختلاف پتانسیل خود دارای مقدار است که به آن مقدار ولتاژ میگوئیم .


سوال :

اگر جریان تابعی از ولتاژ و مقاومت است پس چرا مثلا یک باطری ولتاژش 12 ولت است و جریانش 1 آمپر و برای یک باطری دیگر ولتاژ 12 ولت ولی جریان 2 آمپر است؟ در واقع تا وقتی مقاومتی به باطری وصل نشده چطوری جریان آن را تعیین میکنند؟

جواب :

وقتی برای یک باطری یا یک آدابتور یا هر منبع ولتاژ دیگر جریانی تعیین میکنند منظور حداکثر جریانی است که ما میتوانیم از منبع دریافت کنیم.

چرا نمیتوانیم از یک منبع هر چقدر که دوست داریم جریان بگیریم ؟

( در ادامه مثال لیوان) ضعف جریان دهی بر میگردد به پمپی که بالای لیوانها بود. فرض کنید میخواهیم بیشتر از ظرفیت لیوانها از آنها جریان بگیریم.

شیر آب پایین لیوانها را تا جایی که میتوانیم باز میکنیم در ضمن لوله ها را هم تا جایی که میتوانیم گشاد انتخاب میکنیم .( یعنی مقاومت را تا جایی که توانستیم کاهش دادیم ) ، گفتیم هر چه مقاومت سر راه جریان را کمتر کنیم جریان عبوری بیشتر میشود. در این صورت میشود آنقدر مقاومت رواکم کرد که جریان به بینهایت نزدیک بشود.

ولی این اتفاق نمیافتد چون ما فقط میتوانیم لوله پایین لیوانها را گشاد کنیم اما شیلنگ بالای لیوانها را نمیتوانیم. قدرت و سرعت آن پمپ را هم نمیتوانیم تغییر دهیم پس چه اتفاقی میافتد ؟

با این کاری که ما انجام دادیم به سرعت آب از لیوان پر به سمت لیوان نصفه سرازیر میشود و سطح آبشان به یک اندازه میشود. در این زمان کوتاه پمپ بالایی قادر نیست که سطح آبها را مثل همان وضعیت اول نگه دارد . چرا ؟ ( چون خودش هم دارای یک مقاومت است . همان مقاومت شیلنگ و پمپ )(گفتیم تمام رساناها یه مقدار مقاومت دارند) پس چه اتفاقی میافتد ؟

اختلاف سطح آبها کم میشود که اگر مقاومت لوله پایینی را تا حد صفر برسانیم اختلاف سطح آبها نیز به صفر میرسد. در مدار الکتریکی هم همینطور میشود یعنی اگر بیشتر از حد مجاز از یک منبع جریان بکشیم ولتاژش افت میکند و اگر مقاومت را تا حد صفر برسانیم ولتاژ دو سر منبع هم صفر میشود.



منبع ایده آل چیست؟

این منبع وجود خارجی ندارد.

منبع ایده آل به منبعی میگویند که هر چقدر جریان بخواهیم بتوانیم از آن بگیریم بدون اینکه ولتاژ خروجیش کم شود.

پس یک منبع معمولی (غیر ایده آل ) را میتوان مانند یک منبع ایده آل درنظر گرفت که یک مقاومت با آن سری شده و باعث محدود شدن جریان دهی منبع میشود.(گفتیم که مقاومت باعث محدود کردن جریان میشود ) که به این مقاومت مقاومت داخلی منبع گویند در واقع این مقاومت داخلی درون هر منبعی وجود دارد اما نه به شکلی که ما فرض میکنیم (سری) بلکه در ذات هر مولد وجود دارد .

نتیجه گیری : هر گاه از یک منبع جریان بگیریم ولتاژ آن منبع مقداری افت میکند (کم میشود) و این افت ولتاژ به علت وجود مقاومت داخلی آن است .

پس بین دو منبع که ولتاژ آنها با هم برابر است آن منبعی که مقاومت داخلیش کمتر است میتواند انرژی بیشتری به ما بدهد.

چگونه مقاومت باعث افت ولتاژ میشود ؟

گفتیم که که هر گاه مقاومتی بر سر راه یک مدار قرار بگیرد باعث محدود کردن (کاهش دادن ) جریان عبوری از آن مدار میشود .

و این را هم قبول داریم که قانون اهم یک قانون اثبات شده است و هیچگاه عوض نمیشود .

در مدار شکل جریان عبوری از مقاومت 6 آمپر است . بعد یک مقاومت 2 اهم دیگر نیز به مدار اضافه میکنیم .

طبق قانون اهم چون مقاومت دوبرابر شد جریان نصف میشود (مقاومت/ولتاژ=جریان)

سوال :

به هر کدام از مقاومتها چند ولت رسیده ؟

آیا دو سر مقاومت R1 همون ولتاژ قبلی یعنی 12 ولت وجود دارد که باعث شده جریان 3 آمپر از آن عبور کند؟

اگر بگوییم که همان ولتاژ اولی یعنی 12 ولت که قانون اهم را به هم زدیم چون اگر دوسر مقاومت 2 اهمی ولتاژ 12 ولت قرار بدیم جریان 6 آمپر از آن عبور میکند ولی در اینجا جریان 3 آمپر است پس نتیجه میگیریم که در مدار دوم ولتاژ کمتری دوسر مقاومت R1 قرار گرفته که طبق فرمول (جریان * مقاومت = ولتاژ) 3 * 2 = 6 یعنی در مدار دوم فقط 6 ولت دو سر مقاومت R1 قرار گرفته (از افت ولتاژ منبع صرفنظر کردیم )

سوال:

برای بقیه ولتاژ چه اتفاقی افتاد؟

بقیه ولتاژ هم به مقاومت R2 رسیده چون مقدار این مقاومتها با هم برابر است در نتیجه ولتاژی که به آنها میرسد هم با هم برابر است.

این یک قانون است که هر چه مقاومت بیشتر باشد ولتاژی هم که به آن میرسد بیشتر است.

مثال لیوان آب:

گفتیم به ولتاژ الکتریکی فشار الکتریکی هم میگویند که منظور همان فشاریست که به الکترونها وارد میشود تا آنها را به حرکت در بیارود.

در مثال آبی-لیوانی هم این فشار آب که باعث حرکت آب میشود وقتی یک شیر سر راه یک لوله پرفشار قرار میدهیم آن شیر فشار آب را کم میکند. اصطلاحا میگوییم فشار را میشکند. این موضوع را بارها تجربه کردید .

وقتی با شیلنگ آب میپاشید شیر را تا آخر باز میکنید که جلوی فشار آب را نگیرد تا بتوانید آب را به مسافت دور تری بپاشید پس با کم و زیاد کردن شیر آب میتوانید فشار آب را به هر اندازه ای که میخواهید تنظیم کنید.

شیر هم که نقش همان مقاومت را داشت (در مثالهای قبل) پس مقاومت هم مثل شیر باعث افت فشار الکتریکی میشود.

دانستیم که مقاومت R2 باعث افت ولتاژ شده پس هر مقاومتی که در مدار وجود دارد، مقداری از ولتاژ منبع را تقلیل میدهد.






جریان

حرکت الکترون ها از یک نقطه به نقطه ی دیگر ، اگر بار الکتریکی از محل تولید جا به جا شوند الکتریسیته جاری پدید می آید . و در واقع به حرکت بار الکتریکی در یک جسم جریان می گویند. - شدت جریان : مقدار بار جابجا شده در واحد زمان را گویند که از رابطه ی زیر بدست می آید . I = q / t - اختلاف پتانسیل : عاملی است که سبب جاری شدن جریان الکتریکی در رساناها می شود . در واقع اختلاف انرژی بین دو نقطه است . نکته : اختلاف پتانسیل دو سر مولد را نیروی محرکه و اختلاف پتانسیل دو سر مصرف کننده را ولتاژ گویند . - مقاومت : عامل مخالفت کننده با جریان را مقاومت گویند . - توان : مقدار انرژی مصرف شده یا تولید شده در واحد زمان که با فرمول زیر بدست میآید . P = W / t - انرژی : توانایی انجام کار با فرمول : W = RtI 2 در اینجا به توضیحاتی مختصر در مورد هر یک از قطعات مورد استفاده در بردهای الکترونیک می پردازیم . مقاومت : مقاومت یا رزیستور قطعه ایست که وظیفه ی آن 1 – محدود کردن جریان و 2- ایجاد ولتاژ مناسب می باشد . انواع مقاومت : 1- مقاومت های ثابت شامل : الف- مقاومت های مخلوط کربنی ب- مقاومت های لایه ای شامل : کربن ، فلز ، اکسید فلز ج- مقاومت های سیمی ( آجری) – برای توان های بالا و بالاتر از w2 2- مقاومت های متغیر ( قابل تنظیم ) شامل : الف- ولوم یا پتانسیومتر – تنظیم کنترل ولتاژ ب- رئوستا- تنظیم کنترل جریان 3- مقاومت های متغیر و وابسته شامل : الف- وابسته به دما شامل : PTC که نسبت موثر و مستقیم با دما دارد و NTC که رابطه ی عکس با دما دارند . ب‌- وابسته به ولتاژ (VDR) ج- وابسته به نور (LDR) - فتوسل مهم ترین مشخصه یک مقاومت مقدار آن است . واحد مقاومت اهم ، کیلواهم و مگا اهم می باشد . تشخیص مقدار مقاومت : 1- از طریق نوارهای رنگی 2- از طریق رمز عددی 3- از طریق اهم متر معمولترین روش جهت تشخیص مقدار مقاومت از طریق نوارهای رنگی می باشد با کمک جدول رنگ های مقاومت که بحث در مورد آن در اینجا لازم به نظر نمی رسد . سری بستن مقاومت ها: مقاومت معادل : مجموع مقاومت هاست. توان معادل : مجموع توان مقاومت هاست . موازی بستن مقاومت ها: مقاومت معادل : 1 /RT = 1 / R1 + …+1 / Rn پل وتسون : برای اندازه گیری مقاومت دو روش وجود دارد : 1- روش مستقیم – با کمک اهمتر 2- روش غیر مستقیم – با کمک پل وتسون یا وتستون . این پل چهار بازو دارد که در یک بازوی آن مقاومت مجهول و در یک بازوی دیگر مقاومت های ثابت قرار دارد . در این پل مقاومت مجهول با تعدادی مقاومت معلوم مقایسه می شود . R1 / R2 = Rx / Rs = R1 Rs = R2 Rx باطری: به مجموعه ای که انرژی شیمیایی را به انرژی الکتریکی تبدیل می کند پیل می گویند . یک باطری معمولا از یک یا چند پیل تشکیل شده است . انواع باطری قلمی شامل : سایز بزرگ یا Size D سایز متوسط یا Size C سایز معمولی یا Size AA سایز ریز یا Size AAA باطری ای داریم که از یک پیل تشکیل شده مانند باطری های معمولی 5/1 ولتی و باطری ای داریم که از تعدادی پیل یا سلول تشکیل شده مانند باطری اتومبیل . سلول های تشکیل دهنده ی باطری بر اساس قابلیت شارژ شامل : 1- سلول های اولیه ( غیر قابل شارژ ) – دارای الکترولیت خشک ( خمیری) شامل : باطری کربن – روی ، باطری روی – کلراید ، باطری قلیایی ، باطری اکسید نقره و باطری های مینیاتوری و باطری های لیتیم 2- سلول های ثانویه ( قابل شارژ ) – دارای الکترولیت تر ( مایع ) شامل : باطری های اسید سربی مثل باطری اتومبیل و باطری های نیکل کادمیوم یا NC ولتاژ نامی باطری ها مقداری است که روی آن ها نوشته شده . در ضمن برای تست باطری باید جریان اتصال کوتاه آن را اندازه گرفت . جریان اتصال کوتاه باطری های سایز AA ، 2/2A است . و این مقدار در باطری های سایز C ، 2/7 A و در باطری های سایز D ، 3/2 A می باشد . سری و موازی بستن باطری ها : برای افزایش ولتاژ باطری ها را سری می بندند و برای افزایش جریان دهی یا افزایش ظرفیت باطری ها را موازی می بندند . برای سری بستن باطری ها باید سر مثبت با سر منفی باطری ها بهم بسته شود و برای موازی بستن باطری ها حتما باید سرهای مثبت باطری ها بهم و سرهای منفی هم بهم بسته شوند . خازن : هرگاه دو هادی در فاصله ای از هم قرار گیرند ، تشکیل یک خازن می دهند که به این دو هادی جوشن های خازن می گویند و در بین این دو جوشن ماده ی عایق یا دی الکتریک وجود دارد . جنس عایق نوع خازن را مشخص می کند . خاصیت اصلی خازن ذخیره ی بار الکتریکی می باشد . عایق های بکار رفته در خازن عبارتند از : هوا ، کاغذ ، میکا ، پلاستیک ، سرامیک ، اکسید آلومینیوم و اکسید تانتالیم . انواع خازن ها شامل : 1- خازنهای با ظرفیت ثابت شامل : خازن سرامیکی ( عدسی) – غیر الکترولیت خازن های میکایی خازن های کاغذی ( غیر الکترولیت یا بدون پلاریته ) خازن های ورقه ای خازن های پلاستیکی خازن های پلی استر ( غیر الکترولیتی ) خازن ها ی شیمیایی شامل : خازن های اکسید آلومینیومی و خازن های اکسید تانتالیوم خازن های پرچمی به جز خازنهایی که غیر الکترولیت خوانده شدند بقیه الکترولیت هستند و باید در مدار با رعایت پلاریته قرار گیرند . 2- خازن های متغیر شامل : واریابل تریمر ورکتور ( وریکاب ) – که با تغییر ولتاژ دو سرش ظرفیتش تغییر می کند . میزان توانایی ذخیره ی بار الکتریکی در خازن را ظرفیت خازن می گویند و واحد آن فاراد است . طریقه ی خواندن آن به دو شکل زیر است : 1- گاهی ظرفیت خازن و واحدش عینا روی خازن نوشته شده . 2- گاهی ظرفیت خازن و واحدش با رمز عددی روی خازن ذکر می گردد که توضیح آن در این جا لازم به نظر نمی رسد . تست خازن با اهمتر صورت می گیرد بدین ترتیب که اگر عقربه اهمتر روی 0 قرار بگیرد خازن اتصال کوتاه شده ، اگر عقربه قبل از 500 بایستد خازن نشتی دارد ، اگر بعد از 500 قرار بگیرد سالم می باشد و اگر عقربه روی بی نهایت قرار بگیرد خازن قطع می باشد . سری بستن خازن : CT = 1 / C1 + … + 1 /Cn موازی بستن خازن : CT = C1 + … + Cn سلف یا سیم پیج : سیم پیچ یک سیم یا هادی معمولی است که پیچانده شده است . به عبارت دیگر یک کلاف سیم مسی روکش دار است که به دور یک هسته ی آهنی پیچیده شده است . مقاومت اهمی سیم پیچ را می توان تقریبا صفر فرض نمود ، بنابراین با عبور جریان dc سلف مانند یک هادی عمل می کند و عکس العمل ندارد ( ولتاژ دو سرش صفر است ) . چنانچه جریان عبوری بخواهد تغییر کند ، سلف با این تغییر جریان مخالفت نموده و این مخالفت بصورت ایجاد ولتاژی بنام ولتاژ القایی بروز می کند . VL = L ( di / dt ) این خاصیت سلف را خاصیت خود القایی آن می گویند که از خاصیت خودالقایی سیم پیچ در صنعت برق جهت ایجاد ولتاژهای زیاد مثلا در موارد لامپ فلورسنت یا کویل اتومبیل استفاده می شود . همچنین در الکترونیک از سیم پیچ برای جلوگیری از جریان AC و عبور جریان DC استفاده می شود ( در واقع مسدود کننده ی AC و عبوردهنده ی DC ) که به آن چوک یا Choke می گویند .بیش ترین استفاده ی سیم پیچ در الکترونیک در مدارهای هماهنگ ، فیلتر ها ، نوسان ساز ها و ترانسفورماتور می باشد . هانری : یک هانری ضریب خودالقایی سلفی است که اگر تغییرات جریان عبوری از آن یک آمپر بر ثانیه باشد یک ولت ، ولتاژ در دو سرش القا شود . قانون لنز و جریان القایی : اگر یک سیم هادی در یک میدان مغناطیسی به نحوی حرکت کند که خطوط میدان مغناطیسی را قطع کند ، در سیم جریان جاری می شود که به آن جریان القایی می گویند . سری بستن سلف ها : XLT = XL1 + XL2 موازی بستن سلف ها : 1 / XLT = 1 / XL1 + 1 / XL2 اندوکتانس متقابل سیم پیچ یا LM : هرگاه دو سیم پیچ در مجاورت هم به گونه ای قرار گیرند که از سیم پیچ اولی جریان متناوبی عبور کند و در سلف دومی ولتاژ القا شود می گویند بین دو سلف اندوکتانس متقابل وجود دارد ، بدون اینکه بین دو سلف تماس الکتریکی برقرار باشد . برای مشخص کردن میزان القای متقابل پارامتری بنام اندوکتانس متقابل یا LM بصورت زیر تعریف می شود : اگر جریانی با تغییرات 1 A /S در سیم پیچ اول ولتاژ 1 V در سیم پیچ دوم القا کند ، اندوکتانس متقابل دو سیم پیچ 1 هانری است . ترانسفورماتور یا ترانس : یکی از کاربردهای مهم سیم پیچ ، ترانس است که در الکترونیک عموما برای افزایش و کاهش ولتاژ استفاده می شود . یک ترانس حداقل از دو سیم پیچ مستقل تشکیل شده که دارای القای متقابلند . ولتاژ متناوب ورودی به سیم پیچ اولیه داده می شود و ولتاژ خروجی از سیم پیچ ثانویه گرفته می شود . انواع ترانس : 1- ترانس افزاینده ( ولتاژ) – کاهنده جریان : ترانسی است که تعداد دورهای ثانویه بیش تر از دورهای اولیه باشد . 2- ترانس کاهنده ( ولتاژ) – افزاینده جریان : ترانسی است که تعداد دورهای اولیه بیش تر از دورهای ثانویه باشد . 3- ترانس یک به یک ( ترانس ایده آل ) : ترانسی که تعداد دور اولیه و ثانویه با هم برابر است . ترانس ایزوله را برای ایزوله کردن مدار از برق شهر بکار می برند ، چون فاز برق شهر نسبت به زمین ولتاژ و خطر برق گرفتگی دارد . انواع ترانس بر حسب مورد استفاده : 1- ترانس قدرت یا مبدل ولتاژ 2- ترانس سوئیچینگ یا کلیدی 3- ترانس صوتی یا مبدل فرکانس ( مبدل امپدانس ) شامل : الف – ترانس بلند گو با بدنه ی زرد یا سبز و ب- ترانس رابط با بدنه ی آبی یا زرد . 4- ترانس رادیویی شامل : Rf , If فیلتر ها : در بسیاری مدارات الکترونیک امواجی با فرکانس های مختلف وجود دارد .مثلا امواج صوتی فرکانس 20 HZ تا 20 KHZ را شامل می شود . یعنی یک تقویت کننده ی صوتی باید امواجی با فرکانس های مذبور را تقویت کند . در این موارد احتیاج به مداری داریم که مانع عبور یک فرکانس خاص می شود و فقط فرکانس خاصی را عبور دهد . به چنین مداری فیلتر می گویند . انواع فیلتر ها شامل : 1- فیلتر پایین گذر : فیلتری است که از فرکانس صفر تا فرکانس خاصی را عبور می دهد و از آن فرکانس خاص به بعد را عبور نمی دهد . این فرکانس خاص را فرکانس قطع (FC) می گویند . 2- فیلتر بالاگذرRC : فیلتری است که از فرکانس 0 تا فرکانس خاصی را عبور نمی دهد و از آن فرکانس خاص (FC) به بعد را عبور می دهد . 3- فیلتر میان گذر RLC : فیلتری است که از فرکانس خاصی تا فرکانس معینی ( از F1 تا F2) به امواج اجازه عبور می دهد ، خارج از این محدوده مانع عبور امواج می شود . 4- فیلتر میان نگذر RLC : فیلتری است که از فرکانس خاص تا فرکانس معینی به امواج اجازه ی عبور نمی دهد (از F1 تا F2 ) و خارج از این محدوده اجازه ی عبور می دهد . نیمه هادی ها ( دیود ): نیمه هادی ها اجسامی هستند که از نظر رسانایی بین هادی و عایق قرار دارند . در وسایل الکترونیکی مثل دیود و ترانزیستور نیمه هادی های سیلیسیم و ژرمانیوم استفاده می شود . این نیمه هادی ها 4 ظرفیتی هستند . نمونه ای از این نیمه هادی ها کربن ، سیلیسیم ، ژرمانیوم و اکسید مس می باشد . اگر اتم های سیلیسیم یا ژرمانیوم بطور منظم کنار هم قرار گیرند ، شبکه ی کریستالی بوجود می آورند که در فضای 3 بعدی هر اتم با 4 اتم اطرافش فاصله ی مساوی خواهد داشت . 4 الکترون فسفر با اتم های اطراف پیوند کوالانسی می دهد و یک الکترون آزاد باقی می ماند . هر چه مقدار ناخالصی بیش تر باشد تعداد الکترون های آزاد بیش تر است . چون بار الکترون منفی است به این نیمه هادی نوع N می گویند . 3 الکترون بور یا الکترون های ژرمانیوم پیوند کوالانسی می دهد و یک جای خالی برای الکترون چهارم باقی می ماند ، به جای خالی الکترون حفره می گویند . چون حفره بارش مثبت است به این نیمه هادی نوع P می گویند . دیود از اتصال یک نیمه هادی نوع N و یک نیمه هادی نوع P بوجود می آید و با حرف D نشان داده می شود . بایاس : اتصال یک قطعه الکترونیکی به منبع تغذیه ی DC را بایاس می گویند . انواع بایاس دیود : 1- بایاس مستقیم : اگر دیود با رعایت پلاریته به منبع تغذیه بسته شود بایاس مستقیم است . 2- بایاس معکوس : اگر دیود بدون رعایت پلاریته به منبع تغذیه وصل شود بایاس معکوس یا مخالف می باشد . انواع دیود : 1- دیود رکتیفایر – دیودی که برق متناوب را به برق مستقیم تبدیل می کند . دیودهای یکسوساز برای فرکانس برق شهر استفاده می شود . 2- دیود زینر ( زنر) – برای تثبیت ولتاژ . 3- دیود نورانی (LED) 4- دیود نوری (فتو دیود ) – دیودی که پتانسیل آن با تابش نور شکسته می شود و جریان را عبور میدهد . هرچه شدت نور تابیده شده بیش تر باشد جریان معکوس بیش تر است . 5- دیود خازنی – برای تثبیت فرکانس در نوسان ساز ها استفاده می شود . 6- دیود تانلی – مانند یک مقاومت منفی عمل می کند . 7- دیود آشکار ساز – برای آشکار سازی صدا و تصویر در رادیو و تلویزیون . 8- پین دیود (PIN ) – در فرکانسهای بالاتر از 1MHZ خاصیت یک مقاومت متغیر را دارد .مقدار مقاومت را می توان توسط جریان مستقیمی که از دیود می گذرد تغییر داد .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد