بیل گیتس میگه همواره احساس میکنم ثروتمندتر از من کسی نیست جز این جوان 32 ساله.
شاید تاکنون هنگام گذر از خیابان به یک
معرکهی پهلوانی که جمعیت بسیاری دور آن مشتاقانه حلقه زدهاند، برخورد
کردهاید. پهلوانی که ادعا میکند: دو کامیون را همزمان میتواند چنان نگه
دارد که هیچ کدام نتوانند جابهجا شوند. در این لحظه در مورد کار او چه فکر
میکنید؟ شاید در بدو امر فکر کنید که این حقهای بیش نیست و کامیونها
اصلاً نیرویی به پهلوان وارد نمیکنند، یا به عبارت بهتر حرکت شان نمایشی
است. شاید هم پیش خودتان فکر کنید این مرد حتماً از یک نیروی ماوراءطبیعی
برخوردار است، ولی باید بگوییم که هر دو حدس تان کاملاً اشتباه است. چون
هم حرکت ماشینها واقعی است و هم پهلوان ما یک انسان معمولی بیشتر نیست.
حالا اجازه دهید برای تان قصهی این پهلوانی و راز این مرد پهلوان را بازگو
کنیم. دو کامیون M,N (شکل 1) در خلاف جهت هم قرار دارند. کابل AB در
نقطهی A به شاسی کامیون M و در نقطهی B به شاسی کامیون N بسته شده،
نقطهی وسط این کابل را در نظر میگیریم و C مینامیم. حالا کابل را بین دو
تخته چرم چنان میدوزیم که C داخل و وسط چرم باشد.
شکل 1
پهلوان نمایش ما، تختهی چرم را روی سینهی خود میگذارد و با سینهی خود
به آن فشار میآورد و با دو دست خود کابل را در دو نقطهی D و E میگیرد.
البته توجه کنید که طول کابل AB را نسبت به پهنای شانهی پهلوان بسیار بزرگ
میگیریم.
نمایش شروع میشود. دو راننده ، کامیونها را روشن میکنند و هر کدام
کامیون خود را به طرف جلو هدایت میکند. پهلوان با سینهی خود به تخته چرم
فشار وارد میکند و با دو دست خود ،دو تکه کابل CA و CB را با نیرویی که
خیلی زیاد نیست ولی با یک قیافهی ساختگی که نشانگر تلاش بسیار زیاد اوست،
به طرف خود میکشد.
راز پهلوان ما در حکمی که در زیر می آوریم ، نهفته است :
از آن جایی که طول AB به نسبت پهنای شانهی پهلوان، بسیار بزرگ است، CA و
CB دو پارهخط راست دیده میشوند، پهلوان در حقیقت در جایی قرار میگیرد که
زاویهی دو پارهخط CA و CB به ْ180 خیلی نزدیک باشد.
نیرویی که پهلوان با سینهی خود به تخته چرم وارد میکند در دستگاه مختصاتی که مبدا آن C ومحورهایش بر CA و CB واقع اند ،به دو نیروی و
تجزیه میشود. این نیرو را با
نمایش میدهیم. (شکل 2)
M را وسط در نظر میگیریم.
از آن جا که پس خواهیم داشت:
از طرفی پس :
، چون زاویه ی Cبه ْ180 بسیار نزدیک است، پس زاویهی
بسیار کوچک خواهد بود و لذا سینوس این زاویه هم بسیار کوچک خواهد بود. پس طبق (*) ، CP در برابر
خیلی کوچک است و این یعنی پهلوان با نیروی کمی می تواند این نمایش را اجرا کند .
مدال فیلدز(Fields Medal) یک جایزهی ممتاز برای دو، سه یا چهار ریاضی دان زیر چهل سال است که هر چهار سال یک بار از طرف اتحادیه ی بینالمللی ریاضیات(IMU) اهدا میشود. اهدای این مدال توسط ریاضیدان کانادایی "جان چارلز فیلدز" بنیان نهاده شد و اولین بار در سال 1936 به دو ریاضی دان اهدا شد و از سال 1950 تا کنون ،به طور منظم اهدا شده است .
در اعتبار این مدال ،همین بس که برای ریاضیدان ها مانند جایزهی نوبل برای
علوم دیگر است. البته مدال فیلدز را به هیچ وجه نمیتوان با جایزهی نوبل
مقایسه کرد. چون جایزه ی نوبل هر سال اهدا می شود و دارای محدودیت سنی نمی
باشد و مقدار جایزه ی نقدی آن در حال حاضر کمی بیش از 4/1 میلیون دلار
آمریکا است .
این مدال معمولاً به کسانی اهدا میشود که کار خارق العاده و چشمگیری در ریاضیات ارائه می کنند .
جوایز دیگری هم در ریاضیات وجود دارند مانند:جایزهی ولف(Wolf Prize) و جایزهی آبل(Abel Prize) .
دورهی اول(1936،Oslo):
اولین دوره ی اهدای مدال فیلدز در شهر اسلو(Oslo)پایتخت نروژ برگزار شد .
برندگان این دوره،دو نفر بودند: 1) لارس آلفورس - 2)جس داگلاس که مختصرا" به زندگینامهی هر یک میپردازیم:
1- لارس آلفورس(Lars Ahlfors) :
لارس والرین آلفورس در 18 آوریل سال 1907در هلسینکی (پایتخت فنلاند) به
دنیا آمد . درسال 1924 در دانشگاه هلسینکی مشغول به تحصیل شد و در سال 1928
زیر نظر اساتیدی چون "ارنست لیندلف" و"رولف نوانلینا" فارغالتحصیل شد.
درسال 1929 در زمینهی حدس "دن جوی"(Denjoy) در مورد مقادیر مجانبی توابع
تام با نوانلینا همکاری داشت .
داگلاس در سال 1943 از انجمن ریاضی آمریکا، جایزهی "Bocher" را دریافت کرد. وی ده سال آخر عمرش را به عنوان استاد در کالج شهری نیویورک (CCNY) سپری کرد و در آن جا دروسی چون حساب دیفرانسیل و انتگرال پیشرفته را تدریس کرد.وی در 7 اکتبر سال 1965 چشم از جهان فرو بست.
آکادمی علوم سلطنتی سوئد برندگان جایزه برای رشتههای فیزیک، شیمی، پزشکی،
ادبیات و اقتصاد را انتخاب میکند،موسسه ی نوبل در کارولینسکا جایزه در
رشتهی پزشکی و موسسه ی نوبل نروژ جایزه صلح را اهدا میکنند.
مقدار جایزه از سالی به سال دیگر متغیر است، در سال 2003 مقدار جایزه 10میلیون کرون سوئد در حدود 3/1 میلیون دلار بود.
نوبل جایزه را برای ریاضیات قرار نداد. بعضیها علّت را در این میدانند که
وی یک مخترع و صنعتگر بود و ریاضی را علمی صرفاً نظری میدانست و معتقد
بود جایزه باید به اموری اختصاص داده شود که عملاً بیشترین خدمت را به
بشریّت ارائه میدهند. بعضی هم علّت این امر را در خصومت شخصی وی با
ریاضیدان مشهور سوئدی گوستامیتاگ-لفلر (Gosta Mittage-leffler) میدانند
که البتّه گواه تاریخی قابل استنادی در این مورد در دست نیست و این درحد
شنیدههاست.
امّا چند ریاضیدان به خاطر فعّالیتهایشان در علوم دیگری چون اقتصاد، فیزیک و حتی ادبیات مفتخر به دریافت جایزه ی نوبل گردیدهاند.
در اینجا ریاضیدانانی که تاکنون مفتخر به دریافت جایزه ی نوبل در سالهای گوناگون شدهاند را آوردهایم.
1) سال 1902 لورنتز Lorentz (فیزیک)
2) سال 1904 رای لی Rayleigh (فیزیک)
3) سال 1911 وین Wien(فیزیک)
4) سال 1918 پلانک Planck(فیزیک)
5) سال 1921 اینشتین Einstein (فیزیک)
6) سال 1922 بور Bohr(فیزیک)
7) سال 1929 دِبورخلی de Broglie (فیزیک)
8) سال 1932 هایزنبرگ Heisenberg(فیزیک)
9) سال 1933 شرودینگرSchroedinger(فیزیک)
10) سال 1933 دیراک Dirac(فیزیک)
11) سال 1945 پاولی Pauli(فیزیک)
12) سال 1950 راسل Russell(ادبیات)
13) سال 1954 بورن Born(فیزیک)
14) سال 1962 لانداو Landau (فیزیک)
15) سال 1963 ویگنر Wigner(فیزیک)
16) سال 1965 شوینگرSchwinger(فیزیک)
17) سال 1965 فاینمن Feynman(فیزیک)
18) سال 1969 تینبرگن Tinbergen(اقتصاد)
19) سال 1975 کانترویچ Kantorovich(اقتصاد)
20) سال 1983 چاندراسکار Chandrasekhar(فیزیک)
21) سال 1994 سلتن Selten(اقتصاد)
22) سال 1994 نش Nash(اقتصاد)
البتّه امروزه برای قدردانی از زحمات ریاضیدانان جوایز مختلفی درنظر گرفته
شده، ازجمله جایزهی آبل که به نوبل ریاضیدانان مشهور است و دولت نروژ از
سال 2001 اقدام به اهدای آن به ریاضیدانان نموده است. این جایزه از نظر
مادی با جایزهی نوبل برابری میکند. امّا جایزهی دیگری که از لحاظ معنوی
با جایزهی نوبل برابری میکند، مدال فیلدز است که اوّلین بار در سال 1936
در نروژ اهدا شد.