تبیان : لطفاً بیوگرافی مختصری از خود بفرمایید.
بنده به سال 1304 هـ . ش در سبزوار و در خانواده ای فرهنگی متولد شدم . اجدادم اهل شعر و شاعری بودند، به خصوص پسر دایی پدرم ، تجّلی سبزواری که از شاعران توانا بود . پدرم نیز با وجود نابینایی شعر می گفت. من از همان دوران طفولیت ، ذوق شاعری داشتم و چیزهایی می سرودم . به تدریج با تشویق و راهنمایی های پدرم این سروده ها رنگ شعر گرفت . تقریباً از کلاس سوم متوسطه بود که می توانستم به خوبی بسرایم . در زمانی که متفقین به ایران آمدند اشعارمن رنگ و بوی خاصی به خود گرفت . در آن زمان سروده های زیادی داشتم که متأسفانه طی جریاناتی از بین رفت. به هرحال مدتی در استخدام وزارت آموزش و پرورش بودم. پس از آن به کارهای مختلف دیگری پرداختم، زمانی که در بانک مشغول به کار بودم به تهران منتقل و در آنجا با مجامع مختلف ادبی آشنا شدم . نتیجه این رفت و آمدها ، اشعاری در زمینه های سیاسی و اجتماعی بود. طی جریان انقلاب کم کم شعرهای من حال و هوای مذهبی به خود گرفت . در جریان ساخت سرودهای انقلابی هم پیشقدم بودم . مدتی هم در جبهه حضور داشتم و اشعاری نیز در رابطه با جنگ تحمیلی سروده ام ، از همان زمان تاکنون به طور مداوم با صدا و سیما همکاری دارم ، همچنین با دیگر سازمان های اسلامی . به هر حال از زمانی که خودم را شناختم ، هیچ گاه شعر بیهوده نگفتم و هنرم را در راهی صرف نکردم که پشیمان باشم.
تبیان : شما بیشتر درچه قالب هایی شعر می گویید و چرا ؟
اشعار من بیشتر در قالب قصیده و به پیروی از سبک خراسانی است. بنده به این سبک تعلق خاطر خاصی دارم چون معتقدم سرمایه گرانبهایی است که از بزرگانمان به میراث رسیده است.
تبیان : تخلص شما چیست و علت انتخاب آن چه بوده است؟
نام اصلی بنده" حسین ممتحنی" است . من به چند دلیل نام " حمید " را تخلص خود قرار دادم . یکی به این علت که به کاربردن حمید در شعر راحت تر از حسین است . ثانیاً من تا مدتها نمی خواستم کسی بداند که چه کسی این شعرها را سروده است ؛" حمید سبزواری " به نوعی اسم مستعار من است . " سبزواری " هم به این علت برگزیدم چون سبزوار زادگاهم بود.
تبیان : از بین شعرای قدیم و معاصر بیشتر به کدامیک تعلق خاطر دارید؟
بنده دیوان اشعار شعرای گذشته را مطالعه نموده ام ، اما از بین همه آنها بیشتر به ناصر خسرو و اشعارش علاقه مندم. چون در عصرخود مرد شجاع و مبارزی بود. من حتی در مورد او قصایدی سروده ام . از سویی به حافظ نیز تعلق خاطر خاصی دارم. چون کسی نیست که غزلیات حافظ را بخواند و به دلش ننشیند و از آن بهره ها نگیرد.
دیوان اشعار تمام شعرای معاصر نیز مطالعه نموده ام . از میان آنها اشعار فرخی یزدی را به دلیل بی پروایی در گفتن حقایق و پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی روز ، و اشعار نسیم شمال را به دلیل بی پیرایگی و سادگی می پسندم و اشعار ایرج میرزا و عشقی را نیز دوست دارم.
تبیان : نظر شما درباره شعر کلاسیک و شعر نو چیست ؟
من شعر نو را به لحاظ این که وزن را شکسته و قافیه را از بین برده ، یعنی در واقع اساس شعر را درهم ریخته است ، نمی پسندم . چون معتقدم که نیمی از زیبایی شعر به موزون بودن و مقفی بودن آن است . به هر حال من با شعر نو مخالف نیستم و خودم نیز سروده هایی به سبک نو دارم و آثار پایه گذران شعر نو را هم دوست دارم و می پسندم ؛ مانند سروده های لطیف نیما و اشعار فخیم اخوان ثالث . متأسفانه پیروان این بزرگان ، شعر نو را خراب کرده اند. این افراد چون توانایی سرودن شعر نو ندارند قلم بطلان بر تمام قواعد شعر فارسی کشیده اند.
تبیان : اشعار بزرگانی چون مولانا ، حافظ ، سعدی، فردوسی و... چه ویژگی هایی داشته که بعد از گذشت قرن ها همچنان جاودانه باقی مانده است؟
چون شعری که می سروده اند ، فقط مخصوص روزگار خودشان نبوده ، شعر روزگاران بوده یعنی مردم هر زمان به نوعی خود را مخاطب آن احساس می کنند . از جهت دیگر "سخن کز دل برآید لاجرم بردل نشیند".
به نظر من چیزهایی که باعث ماندگاری شعر آنها شده انتخاب موضوع ، جهان نگری ، بینش شاعر، درنظر گرفتن عواطف و علایق مردم ، خلاقیت و ... است.
تبیان : آیا شاعری قریحه ای خدادادی است ؟
چه چیزی خدادادی نیست ؟ نقطه اول خداست ؛ اگر خواست خدا نبود، مولانا هم نبود، حافظ هم وجود نداشت. اینها واسطه ای بودند تا آنچه خدا می خواسته ، به قلم آورند. اگر بگویم که من این شعر را سروده ام و خدادادی نیست ، در واقع به نوعی خالق را انکار کرده ام .
تبیان: تعریف شما از نخبه چیست؟ لطفاً نظرتان را نیز راجع به سایت اینترنتی تبیان بفرمایید .
نخبه کسی است که وجودش در جامعه مؤثر واقع شده است . حال اگر قدرش شناخته شود. انگیزه ای می شود برای جوانان و اگر نه ، در واقع ستمی به جامعه شده است. از جهت دیگر معرفی نخبگان و ثبت زندگینامه و آثار آنان برای آیندگان مفید خواهد بود.
درمورد سایت شما هم باید بگویم که پدیده اینترنت ، عطیه پروردگار است که غربی ها مدعی ایجاد آن هستند. متأسفانه گاه از این موهبت عظیم استفاده های غلط و نابجا می شود .
کوچکترین قدم در ارج نهادن به زحمات بی حد جامعه دانشگاهی کشور و همت بلند پژوهشگران و دانشمندان ایرانی، پوشش خبری- تحلیلی و پرداختن به دستاوردها و موفقیت هایی است که این قشر شریف برای اعتلای نام ایران در مقاطع زمانی مشخص کسب کرده اند.
رده بندی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی در جهان که سالانه از طریق برخی مراکز معتبر مانند موسسه رده بندی سایماگو SRI وابسته به مرکز اسناد علمی Elsevier (که در این مقاله به معرفی این موسسه و متدلوژی رده بندی دانشگاه های دنیا توسط آن پرداختیم) شاخص مناسبی است تا وضعیت دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی کشور را بررسی نموده و از پیشرفت های جوانان این مرز و بوم در عالم دانش و فناوری مغرور شویم.
در آمار رتبه بندی مربوط به سال 2010 میلادی که در واپسین روزهای آن هستیم، 36 مرکز دانشگاهی و پژوهشی در میان 2800 دانشگاه برتر جهان وجود دارند که اگر چه تا جایگاه کشورهای بالای جدول مانند چین، آمریکا، آلمان، انگلستان و ژاپن راه بسیاری مانده است اما نویدبخش روزهای بهتر در عرصه های علمی برای دانشگاه های کشور در سال های آتی خواهد بود.
در رده بندی امسال مانند سال های گذشته دانشگاه تهران، نماد آموزش عالی و دانشگاه مادر، رتبه اول کشوری را کسب کرده است
دانشگاه تهران در رتبه بندی جهانی امسال به رتبه 474 صعود کرده که در مقایسه با رتبه حدود 1000 در سالیان اخیر جهشی قابل توجه دارد.
بیشترین تعداد مقالات منتشر شده توسط اساتید و دانشجویان دانشگاه تهران مربوط به پردیس دانشکده های فنی و در حوزه علوم مهندسی است که در دسته بندی سایماگو غالبا در Physical Sciencesجای گرفته اند.
دانشگاه صنعتی شریف به عنوان یکی از دانشگاه های برتر کشور در رتبه 546 جهانی قرار گرفته و در مکان دوم در ایران، در تعقیب دانشگاه تهران است. البته نباید دور از نظر داشت که دانشگاه تهران یک دانشگاه جامع است که رشته های هنر، ادبیات و علوم انسانی هم علاوه بر علوم پایه و مهندسی دارد. اگر چه این رشته ها تولید مقالات بین المللی چندان بالایی ندارند، اما به هر حال دانشگاه صنعتی شریف یک دانشگاه صنعتی است که تنها علوم پایه و مهندسی را پوشش می دهد و کسب عنوان دوم در کشور نیز برای این دانشگاه ِ معتبر حائز اهمیت خواهد بود.
دانشگاه علوم پزشکی تهران با رتبه 691 در سال 2010 بین دانشگاه های جهان در رتبه سوم کشوری قرار دارد. رتبه چهارم و پنجم و ششم کشوری در این لیست به ترتیب از آن دانشگاه تربیت مدرس، دانشگاه علم و صنعت و دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران) است که آخرین نماینده ایران با رتبه سه رقمی در این جدول می باشد.
رتبه جهانی دانشگاه شیراز به عنوان هفتمین دانشگاه برتر کشور، 1065 است و پس از آن دانشگاه صنعتی اصفهان، شهید بهشتی و فردوسی مشهد قرار گرفته اند. جدول کامل مربوط به رده بندی دانشگاه های ایران در جهان در سال 2010 به این شرح است:
نام دانشگاه یا مرکز پژوهشی | رتبه در ایران | رتبه در جهان |
دانشگاه تهران | 1 | 474 |
دانشگاه صنعتی شریف | 2 | 546 |
دانشگاه علوم پزشکی تهران | 3 | 691 |
دانشگاه تربیت مدرس | 4 | 855 |
دانشگاه علم و صنعت ایران | 5 | 923 |
دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران) | 6 | 932 |
دانشگاه شیراز | 7 | 1062 |
دانشگاه صنعتی اصفهان | 8 | 1252 |
دانشگاه شهید بهشتی | 9 | 1367 |
دانشگاه فردوسی مشهد | 10 | 1398 |
دانشگاه علوم پزشکی شیراز | 11 | 1450 |
دانشگاه صنعتی خواجه نصیر | 12 | 1478 |
دانشگاه تبریز | 13 | 1496 |
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی | 14 | 1595 |
پژوهشگاه دانش های بنیادی (IPM) | 15 | 1635 |
دانشگاه اصفهان | 16 | 1757 |
دانشگاه مازندران | 17 | 1930 |
دانشگاه علوم پزشکی اصفهان | 18 | 2000 |
دانشگاه علوم پزشکی تبریز | 19 | 2003 |
دانشگاه بوعلی سینا (همدان) | 20 | 2072 |
دانشگاه گیلان | 21 | 2091 |
دانشگاه علوم پزشکی ایران (منحل شده) | 22 | 2119 |
دانشگاه رازی (کرمانشاه) | 23 | 2127 |
دانشگاه شهید باهنر کرمان | 24 | 2345 |
دانشگاه ارومیه | 25 | 2390 |
دانشگاه علوم پزشکی مشهد | 26 | 2406 |
دانشگاه تربیت معلم تهران | 27 | 2435 |
دانشگاه الزهرا (س) | 28 | 2485 |
دانشگاه آزاد اسلامی (واحد علوم تحقیقات) | 29 | 2531 |
انستیتو پاستور ایران | 30 | 2547 |
دانشگاه یزد | 31 | 2667 |
دانشگاه شهید چمران (اهواز) | 32 | 2643 |
دانشگاه زنجان | 33 | 2691 |
دانشگاه پیام نور | 34 | 2746 |
دانشگاه سیستان و بلوچستان | 35 | 2778 |
دانشگاه شاهد | 36 | 2793 |
پژوهشگاه مواد و انرژی | 37 | 2818 |
دانشگاه صنعتی شاهرود | 38 | 2822 |
در این لیست تنها سه پژوهشگاه دولتی وجود دارند و مابقی 36 مورد دانشگاه های زیرمجموعه وزارت علوم محسوب می شوند. این سه موسسه عبارتند از:
• پژوهشگاه دانش های بنیادی (IPM سابق( با رتبه کشوری 15 و رتبه جهانی 1635،
• انستیتو پاستور ایران با رتبه کشوری 30 و رتبه جهانی 2547 و
• پژوهشگاه مواد و انرژی با رتبه کشوری 37 و رتبه جهانی 2818.
دریافت فایل تحلیلی رتبه بندی دانشگاه های ایران در جهان در سال 2010
در مقاله قبلی اشاره کردیم که پارامترهای موثر در رده بندی دانشگاه ها در سایماگو عبارتند از:
1- تعداد مقالات و پرونده های علمی منتشر شده بر مبنای بانک داده اسکوپوس (Scopus)
2- همکاری های بین المللی در پروژه های تحقیقاتی بر مبنای مقالات مشترک با موسسات وابسته از دو یا چند کشور
3- نبست تاثیر علمی بر مبنای Impact factor مقالات منتشر شده یک دانشگاه نسبت به تاثیر متوسطی که دانشگاه های دیگر در همان زمینه تحقیقاتی در دنیا داشتند (پارامتری به نام اثر نرمال شده یا NI)
4- مقالات بسیار با کیفیت منتشر شده بر مبنای انتشار مقاله هایی با ارجاع (citation) بسیار بالا در ژورنال های برتر (در 25% بالای جدول) در هر زمینه تحقیقاتی
با تحلیل داده های آماری مربوط به عملکرد دانشگاه های کشور اعم از تعداد مقالات، درصد همکاری های بین المللی و انتشار مقالات در ژورنال های بسیار معتبر به نتایج جالبی دست پیدا کردیم که در مقالات آینده موشکافی خواهد شد.
یکی از نتایج بدست آمده از تحلیل ها اینست که دانشگاه هایی مانند دانشگاه تبریز، زنجان و دانشگاه صنعتی اصفهان که همکاری های بین المللی بیشتری داشته اند، موفق شده اند مقاله های بیشتری در با کیفیت ترین ژورنال های پژوهشی دنیا به چاپ برسانند که موید ضرورت ارتباط های وسیع برای بهره وری بیشتر جامعه دانشگاهی است. در مقاله های بعدی به تفصیل به تحلیل داده های آماری این گزارش خواهیم پرداخت.
از نکات خوشحال کننده در رتبه بندی دانشگاه های جهان در سال 2010 قرار گرفتن دانشگاه سیستان و بلوچستان برای اولین بار در این فهرست معتبر جهانی است.
به هر تقدیر امسال ایران 38 مرکز دانشگاهی و پژوهشی در لیست برترین های دنیا داشت. به امید آنکه در رتبه بندی جهانی سال 2011، با صعودی دوباره، نمایندگان بیشتری در فهرست برترین دانشگاه های جهان داشته باشیم.
در سال های اخیر برای کشف روش های جدید تولید انرژی به ویژه شیوه های پاک آن تلاش های بسیاری شده و موفقیت هایی نیز به دست آمده است ، ایده هایی که بعضی هایشان تا مرحله ثبت و آغاز بهره برداری پیش رفته اند و بعضی ها هنوز در حد جرقه ای هستند که در ذهن درخشیده اند.
اصلی ترین روش های تولید برق در دنیا ، نیروگاه های حرارتی و هسته ای هستند که با افزایش قیمت نفت خام و آلودگی محیط زیست در اثر سوزاندن سوخت های فسیلی ، روز به روز بر اهمیت یافتن روش های جدید تولید برق که آْودگی کمتری داشته و با صرفه ترین باشند ، افزوده می شود .
در ادامه ، روشی جدید برای تولید برق شرح داده می شود. این روش شاید با تمامی روش های معمول تولید برق بسیار متفاوت باشد. در شکل ... یک ظرف بزرگ آب و یک سازه شبیه چرخ فلک که بالون هایی شبیه بادکنک در دور آن آویزان هستند را می بینید. قرار است این سازة چرخ و فلک مانند ، به حرکت در آید و انرژی تولید کند؛ اما چگونه ؟
می دانیم اجسامی که چگالی کمتر از آب دارند ، تمایل دارند به سطح آب بیایند و با اعمال نیرو از ته آب به سطح آب می آیند ، مانند چوب. اگر شما بخواهید یک تکه چوب را به زیر آب ببرید و نگه دارید ، باید به آن نیرو وارد کنید تا در آن حالت باقی بماند ، در غیر این صورت چوب به سطح آب می آید .
حال به بررسی سازو کار این روش می پردازیم. با یکی از کیسه هایی که به عضو دایره ای متصل است ، همراه می شویم تا ببینیم چه اتفاقاتی رخ می دهد تا سازه حرکت کند. ابتدا کیسه در سطح آب است ، یعنی بالاترین کیسه .
در این کیسه که خالی از هر چیزی است ، مقداری ماده جامد NaN3 می ریزیم و کیسه را عایق می کنیم. در اثر حرکتی که نیروی خارجی اعمال می کند، عضو دایره ای حرکت می کند و کیسه مورد نظر ما به ته ظرف آب می رسد. در آنجا ما NaN3 را وادار به واکنش می کنیم و NaN3 به Na و N2 تبدیل می شود:
در این واکنش ، مقدار زیادی گاز نیتروژن تولید می شود که می تواند کیسه را پر کند در نتیجه کیسه که در حالت اول فقط شامل ماده جامد NaN3 بود، حال حاوی مقدار زیادی ماده گازی شکل و به همراه سدیم است . این کیسه که شامل گاز نیتروژن است، در این حالت چگالی کمتر از آب دارد و در نتیجه تمایل دارد به سطح آب برود. در اثر تمایل کیسه پر از هوا برای رفتن به سطح آب ، کل سازه به حرکت درآمده واین عمل برای کیسه های دیگر تکرار می شود.
وقتی کیسه از ته ظرف به سطح آب آمد، تخلیه می شود و دوباره با ماده جامد NaN3 به اندازه کافی پُر می شود و چرخه ادامه می یابد. به این طریق، یک چرخه طی می شود که باعث تولید انرژی شده و به راحتی می توان این حرکت مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل کرد.
البته باید توجه داشت که این روش ، فقط یک ایده خام است که به دلیل نبود امکانات ، درباره آن آزمایش و بررسی نشده است . و مانند هر طرح اولیه به احتمال فراوان مشکلات زیادی دارد که با آزمایش باید بررسی شود تا به مشکلات آن پی برد و در صورت توان آن را حل کرد.
به عنوان مثال ، ممکن است که در فشار زیاد آب ، امکان انجام آن واکنش نباشد ؛ که باید با بررسی با واکنش های جانبی دیگر یا جایگزینی مواد دیگر ، آن را حل کرد . یا شاید فشار آب ، کیسه را کاملا مچاله کند که شاید با یک محفظه محکم فلزی کوچک بتوان از این کار جلوگیری کرد.
شاید با اندکی تغییر بتوان روشی دیگر را برای تولید برق طراحی کرد.
حال یک چرخ و فلک را در هوای آزاد در نظر بگیرید که به جای بادبادک های شکل سمت راست ، بالون هایی هستند که در هوا صعود می کنند. در هنگام بالا رفتن بالون ، با گرم کردن هوای آن باعث صعود بالون می شویم و هنگام پایین آمدن ، با سرد کردن و خاموش کردن مشغل باعث پایین آوردن بالون می شویم .
شاید بتوان ساز و کار فوق را با توربین های بادی ترکیب کرد و روش بهتری برای تولید برق به دست آورد.
همانطور که امواج دریا و امواج صوتی پس از رسیدن به مانعی منعکس میشوند، امواج الکترومغناطیسی هم وقتی به مانعی برخورد کردند، بر میگردند و ما را از وجود آن آگاه میسازند.
حتی سرعت جسم نیز بخوبی قابل محاسبه است. وقتی امواج منتشر شده از رادار ، به یک جسم دور برخورد میکنند، به طرف نقطه حرکت بر میگردند. امواج برگشتی توسط دستگاههای خاص در مبدا تقویت میشوند و از روی مدت رفت و برگشت این امواج ، فاصله بین جسم و رادار اندازه گیری میشود.
کاربردها
زمانی رادار وارد جنگلها شد، انگلستان پایگاههای وسیعی را با رادار مجهز کرد و به این ترتیب هواپیماهای آلمانی در کار خودشان دچار اختلال شدند. به عقیده بسیاری از کارشناسان همین رادار بود که آلمان را علی رغم حملههای گسترده هوایی بر روی شهرهایی نظیر لندن ، ناکام گذاشت. همچنین بسیاری از زیر دریاییهایی که تعداد زیادی از کشتیهای حمل و نقل و ناوهای جنگی متفقین را به قعر دریا میفرستادند، با کمک رادارها شناسایی شدند و در عملیات گوناگون خود دچار شکست گردیدند.
رادارها حتی در توپخانهها ، موشک اندازها و جنگهای زیر دریاییها نیز وارد عمل شدند و توجه قدرتهای بزرگ تسلیحاتی را ، حتی پس از شکست هیتلر و پایان جنگ جهانی به خودشان جلب کردند. اما صرف نظر از کاربردها نظامی، رادار خدمات صلح آمیز بسیاری را برای انسان امروزی در برداشته است. کاهش سوانح در مسافرت های دریایی و هوایی همگی مدیون رادار هستند.
در حقیقت یکی از مهمترین کاربردهای علمی رادار با آغاز عصر فضا به وجود آمد بشر توانست برای اولین بار با کمک رادار به فضا دسترسی پیدا کند
و حتی سطح سیاره ها و اشکال گوناگون آنها را شناسایی کند. این موفقیت سالها قبل از آن بود که سفینه ها بتوانند از سطح سیارات عکسبرداری کنند. بنابراین رادار علی رغم خرابی هایی که با گسترده تر کردن جنگلها به وجود آورد، توانست خدمات بسیار ارزنده ای را برای جامعه بشری به ارمغان آورد و انسان این همه را مدیون طبیعت بی ادعاست!
مرکز کنترل ترافیک فرودگاهها برای ردیابی هواپیماها چه آنها که بر روی باند فرودگاه قرار دارند و چه آنها که در حال پرواز هستند و هدایت آنها از رادار استفاده میکنند. در برخی از کشورها پلیس از رادار برای شناسایی خودروهای با سرعت غیر مجاز استفاده میکند. ناسا از رادار برای شناسایی موقعیت کرة زمین و دیگر سیارات استفاده میکند، همین طور برای دنبال کردن مسیر ماهوارهها و فضاپیماها و برای کمک به کشتیها در دریا و مانورهای رزمی از آن استفاده میشود. مراکز نظامی نیز برای شناسایی دشمن و یا هدایت جنگافزارهایشان از آن استفاده میکنند.
هواشناسان برای شناسایی طوفانها، تندبادهای دریایی و گردبادها از آن استفاده میبرند. شما حتی نوعی خاص از رادار را در مدخل ورودی فروشگاهها میبینید که در هنگام قرار گرفتن اشخاص در مقابلشان، درب را باز میکنند. بطور واضح میبینید که رادار وسیلهای بسیار کاربردی میباشد. در این مقاله ما به اسرار رادار میپردازیم.
استفاده از رادار عموماً در راستای سه هدف زیر میباشد:
شناسایی حضور یا عدم حضور یک جسم در فاصلهای مشخص – عمدتاً آنچه که شناسایی میشود متحرک است و مانند هواپیما ، اما رادار قادر به شناسایی حضور اجسام که مثلاً در زیر زمین نیز مدفون شدهاند، میباشد. در بعضی از موارد حتی رادار میتواند ماهیت آنچه را که مییابد مشخص کند، مثلاً نوع هواپیمایی که شناسایی میکند.
شناسایی سرعت آن جسم- دقیقاً همان هدفی که پلیس از آن در بزرگراهها برای کنترل سرعت خودروها از آن استفاده میکند.
جابجایی اجسام – شاتلهای فضایی و ماهوارههای دوار بر دور کره زمین از چیزی به عنوان رادار حفرههای مجازی برای تهیه نقشه جزئیات ، نقشههای عوارض جغرافیایی سطح ماه و دیگر سیارات استفاده میکنند. تمام این سه عملیات میتواند با دو پدیدهای که شما در زندگی روزمره با آن آشنائید پیاده شود: «پژواک» و «پدیده دوپلر» این دو پدیده بسادگی قابل فهم میباشند، چرا که هر روزه شما با آنها در حوزه شنوایی خویش برخوردارید. رادار از این دو پدیده در حوزه امواج رادیویی استفاده میبرد.
رادار در طبیعت
شاید رادار طبیعی بیشترین استفاده را برای خفاش دارد. چرا که این پرنده شب پرواز ، دارای حس بینایی ضعیفی است و به کمک طبیعت راداری که دارد، میتواند موانع دور و بر خود را تشخیص دهد. خفاش هنگام پرواز فریادهای ابر صوتی خاصی ایجاد میکند که پس از برخورد با اجسام مختلف ، منعکس میشود و به گوش خفاش میرسد. بوسیله همین پژواک صداهای ابر صوتی است که نوع مانع و فاصله آن را تشخیص میدهد و طوری پرواز میکند که از تصادم با آنها در امان باشد.بالنها و دلفینها نیز از همین پدیده بازتاب استفاده میکنند که در مورد بازتابهای صوتی به آن "سونار" گفته میشود.