در این تصویر به جز خطهای عمودی سفید و مشکی، چه تصویری را
مشاهده میکنید؟
برای مشاهده تصویر پنهان در این مطلب میتوانید از مانیتور چند
قدم فاصله بگیرید حالا به ما بگویید در این تصویر چه مشاهده کردید؟
این نقاشی توسط پسرکی مکزیکی / آمریکایی کشیده شده که از بدو تولد از مادرش ایدز
گرفته است .این نقاشی برنده 16 جایزه بین المللی شده و از آن به عنوان نماد در NGO
های مبارزه با ایدز استفاده می شودترجمه متن تصویرI have Aids , please hug me ,I
cannot make you sick
من مبتلا به ایدز هستم ، لطفا مرا در آغوش بگیرید ،
(نترسید) من شما را بیمار نمی کنم.
«Jack Welch» روش نوینی در نحوه اداره شرکتها و کمپانیهای بزرگ ابداع کرد که امروزه بسیاری از مدیران بزرگ فارغ از اصول فرسوده و سنتی پیشین، به راحتی کنترل امور مرزهای تجاری خود را در دست گرفته و با سرعتی باورنکردنی به سوی پیشرفت و توسعه پیش میروند. تکنیکهای افسانهای مدیریت «Welch» به گونهای است که هر مدیری را در هر قلمرویی به اوج میرساند.
او خود نمونه بارز و موفق تکنیکهای «Welch» است که در سن 44 سالگی کنترل تمامی امور کمپانی بزرگ و نامداری چون جنرال الکتریک آمریکا را در اختیار گرفت و عنوان جوانترین مدیر یکی از بزرگترین شرکتهای ایالات متحده را از آن خود نمود.
«John Frances Welch Jr.» در سال 1935 در ایالت «ماساچوست» آمریکا به دنیا آمد. در سال 1957 مدرک مهندسی شیمی خود را از دانشگاه همان ایالت دریافت کرد و پس از آن به سرعت به ادامه تحصیل مشغول شد و توانست در کوتاهترین زمان ممکن دکترای این رشته را از دانشگاه «Illinois» دریافت نماید.
بلافاصله پس از فراغت از تحصیل یعنی در سال 1960، «Welch» به کمپانی «جنرال الکتریک» پیوست و مشغول به کار شد؛ اما یک سال بعد تصمیم به ترک این کمپانی گرفت. او که از بدو ورود به این مکان با نحوه ارتقا شغلی کارکنان و برخی روشهای مدیریتی مشکل داشت، پس از یک سال فعالیت با دریافت پیشنهاد کار در یک شرکت «شیمی معدن» با جدیت تمام تصمیم به ترک جنرال الکتریک گرفت.
دریافت حقوق 10500 دلار برای یک مهندس جوان و تازهکار اگرچه ایدهآل به نظر میرسید، اما او سوای مسائل مادی به روحیات حاکم بر محیط کارش بیشتر اهمیت میداد. به هر ترتیبی که بود تا یک سال توانست این شرایط را تحمل نماید اما به محض دریافت پیشنهاد جدید از شرکتی دیگر، تصمیمش جدیتر شد.
هنگامی که «Welch» تصمیمش را برای مسئول رده بالایش، «Reuben Gutoff» مطرح کرد، با عکسالعمل عجیبی روبهروشد. او که تا پیش از این تصور میکرد، «Gutoff» از شکایتهای هرروزه «Welch» در مورد نحوه بوروکراسی دست و پاگیر کمپانی خسته شده است و با شنیدن تصمیم او بسیار خوشحال خواهد شد، به ناگاه با عکسالعمل شدید او مبنی بر عدم اجازه به وی برای چنین کاری روبهرو شد.
«Gutoff» که خود مدیری جوان و لایق در آن بخش به حساب میآمد، به خوبی میدانست که وجود افرادی متخصص چون «Welch» برای جنرال الکتریک سرمایهای بیکران محسوب میشوند و از دست دادن آنها به منزله از دست دادن بخش مهمی از سرمایه شرکت است.
از همینرو «Welch» و همسر جوانش را برای گردش در خارج از شهر دعوت کرد و در یک گفتگوی چهارساعته توانست او را قانع سازد تا از تصمیمش منصرف گردد.
به دنبال این جریان، «Welch» با عزمی جدیتر به کار بازگشت و به کمک «Gutoff» توانست پلههای ترقی را به سرعت طی نماید.
او ابتدا با بکارگیری روش نوین و مبتکرانه بازاریابی محصولات جنرال الکتریک را به طرز شگفتآوری ارتقا داد و از همینرو نام و اعتبار خاصی در کمپانی به دست آورد. سپس در سال 1972 به سمت معاونت یکی از بخشها، در سال 1977 مدیریت آن بخش، در سال 1979 یکی از اعضای هیات مدیره و سرانجام در سال 1981 به عنوان جانشین «Reginald Jones» و جوانترین مدیرکل کمپانی عظیم جنرال الکتریک منصوب شد.
در طول فعالیت 20 ساله او در این سمت، جنرال الکتریک پیشرفتی بیسابقه در خود مشاهده کرد به طوری که فروش محصولات آن از 12 میلیارد دلار در سال 1981 به 280 میلیارد دلار در سال 2001 افزایش یافت. تعداد بسیاری از کارشناسان موفقیت «Welch» را مدیون توانایی او در مدیریت و بکارگیری تکنیکهای فوقالعاده موثر میدانند.
او به سادگی میدانست که چطور افکار و اهدافش را به تک تک افراد از بالاترین رده تا پایینترین رده شرکت انتقال دهد. او اعتقاد داشت که مدیران ارشد شرکت به جای نصب انواع و اقسام اطلاعیههای مختلف در تابلو اعلانات و یا ابلاغ نظراتشان توسط بوروکراسی طولانی و خستهکننده اداری، میبایست از شیوه «تکرار» استفاده نمایند.
به باور او این مساله باید به گونهای انجام شود که اهمیت اهداف و مقاصد و یا دستورات جدید حتی به خانه کارکنان نیز کشیده شود و آنها سر سفره شام با خانواده نیز در مورد آن صحبت نمایند. در نظر او اگر در ذهن کارکنان، شرکت از شکل یک راهرو دراز و پر پیچ و خم با موانع متعدد برای رساندن خبر از جایی به جای دیگر به یک سوپرمارکت بزرگ تشبیه شود، دیگر تمامی اتلاف وقت و انرژی در این سیستم اداری از بین خواهد رفت.
اگر تمامی بخشها همچون قفسههای سوپرمارکت در کنار هم و در معرض تماس دیگران قرار گیرند، نه به سیستم کاری آنها لطمهای خواهد خورد و نه دخالت و ناهماهنگی در انجام امور پدید خواهد آمد، علاوه بر اینها تماس طولانی مدت همه با یکدیگر سبب خواهد شد تا مطالب موردنیاز کمپانی بارها و بارها دهان به دهان تکرار شده و در ذهن همگان نقش بندد.
بکارگیری این روش غیرمعمول سبب شد تا کارکنان همگی خود را جزئی از کل بدانند و تماسهای روزمره آنها با مدیران ارشد کمپانی، نوعی اعتماد به نفس و وابستگی عاطفی به جنرال الکتریک در آنها پدید آورد و اینگونه شد که در مدت 20 سال این کمپانی چنان رشدی کرد که قویترین مدیران دنیا از عهده آن برنمیآمدند.
اگرچه در سال 2001، «Welch» از سمت خود بازنشسته شد اما توان علمی و مدیریتی او به حدی است که حتی در سن و سال امروز نیز قریب به 500 کمپانی او را به عنوان مشاور و راهنما در کنار خود دارند و از تکنیکهای خلاق او سود میجویند.