همه چیز در یک وبلاگ

یه وبلاگ برای کسانی که میخوان بدونند

همه چیز در یک وبلاگ

یه وبلاگ برای کسانی که میخوان بدونند

فریب

روزی پسر بچه ای نزد شیوانا رفت و گفت: مادرم قصد دارد برای راضی ساختن خدای معبد و به خاطر محبتی که به کاهن معبد دارد، خواهر کوچکم را قربانی کند. لطفا خواهر بی گناهم را نجات دهید ."
شیوانا سراسیمه به سراغ زن رفت و با حیرت دید که زن دست و پای دخترخردسالش را بسته و در مقابل در معبد قصد دارد با چاقو سر دختر را ببرد. جمعیت زیادی زن بخت برگشته را دوره کرده بودندو کاهن معبد نیز با غرور و خونسردی روی سنگ بزرگی کنار در معبد نشسته و شاهد ماجرا بود.
شیوانا به سراغ زن رفت و دید که زن به شدت دخترش را دوست دارد و چندین بار او را درآغوش می گیرد و می بوسد. اما در عین حال می خواهد کودکش را بکشد. تا بت اعظم معبد او را ببخشد و برکت و فراوانی را به زندگی او ارزانی دارد.
شیوانا از زن پرسید که چرا دخترش را قربانی می کند. زن پاسخ داد که کاهن معبد گفته است که باید عزیزترین پاره وجود خود را قربانی کند، تا بت اعظم او را ببخشد و به زندگی اش برکت جاودانه ارزانی دارد.
شیوانا تبسمی کرد و گفت : " اما این دختر که عزیزترین بخش وجود تو نیست. چون تصمیم به هلاکش گرفته ای. عزیزترین بخش زندگی تو همین کاهن معبد است که به خاطر حرف او تصمیم گرفته ای دختر نازنین ات را بکشی. بت اعظم که احمق نیست. او به تو گفته است که باید عزیزترین بخش زندگی ات را از بین ببری و اگر تو اشتباهی به جای کاهن دخترت را قربانی کنی. هیچ اتفاقی نمی افتد و شاید به خاطرسرپیچی از دستور بت اعظم بلا و بدبختی هم گریبانت را بگیرد ! "
زن مکث کرد. دست و پای دخترک را باز کرد. او را در آغوش گرفت و آنگاه درحالی که چاقو را محکم در دست گرفته بود، به سمت پله سنگی معبد دوید.اماهیچ اثری از کاهن معبد نبود! می گویند از آن روز به بعد دیگر کسی کاهن معبد را در آن اطراف ندید!!

جمله روز : هیچ چیز ویرانگرتر از این نیست که متوجه شویم کسی که به آن اعتماد داشته ایم عمری فریبمان داده است.

زبان مادری و تاثیرات آن بر اندیشه

گای دویچر، در روزنامه «هرالد تریبیون» در مقاله‌ای با عنوان «آیا زبان شما چگونگی فکر شما را شکل می‌دهد؟» می‌نویسد: پژوهش‌های چندسال اخیر نشان می‌دهد که هنگامی که ما زبان مادری خود را می‌آموزیم همراه آن رفتارهای فکری مشخصی را هم یاد می‌گیریم و این رفتارهای فکری تأثیر مهمی در شکل‌گیری نوع تجربیات ما از جهان پیرامون دارند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد هر زبان به خاطر ساختار ویژه‌ای که دارد متکلمانش را ناچار می‌کند در افکار خود رفتارها و چارچوب‌های مشخصی را دنبال کنند.

برای نمونه هنگامی که کسی به زبان انگلیسی می‌گوید: «I spent yesterday evening with a neighbor» (دیروز عصر با یکی از همسایه‌ها بودم) این اجازه را داشته که مشخص نکند همسایه‌اش زن بوده یا مرد. اما اگر کسی همین جمله را بخواهد در زبان آلمانی یا فرانسوی بیان کند به‌ناچار معلوم می‌شود که جنسیت همسایه‌اش چه بوده، زیرا برای نمونه در آلمانی واژه همسایه مرد (Nachbar) با همسایه زن (Nachbarin) تفاوت دارد و واژه‌ای خنثی برای همسایه وجود ندارد.

زبان‌هایی مانند آلمانی و فرانسوی که واژه‌ها در آن‌ها دارای حروف تعریف مذکر و مؤنث و پسوندهای جنسیتی هستند، متکلمانِ خود را ناچار می‌کنند تا در صحبت‌ها، جنسیت همسایه، معلم، دوست و دیگر افراد را لو بدهند ولی گروهی دیگر از زبان‌ها که دستور زبان جنسیت‌نما ندارند این‌طور نیستند.

از سوی دیگر، زبانی مانند انگلیسی، فرد را ناچار می‌کند تا در بازگویی خبری مانند «خوردن شام با همسایه» حتماً زمان رخ دادن این عمل را هم در جمله بگنجاند. در فعل‌های انگلیسی ناچاریم زمان رخ دادن عمل «گذشته، حال، آینده» را مشخص کنیم ولی برای نمونه در زبان چینی چنین نیست و در این زبان برای همه زمان‌ها فقط یک شکل از فعل به‌کار می‌رود.

هنگامی که زبان شما دائماً شما را مجبور می‌کند تا داده‌های مشخصی را در گفتار خود بگنجانید در واقع دارد توجه شما را به جزئیات مشخصی از جهان پیرامون جلب می‌کند. چینی‌ها نیاز ندارند در موقع توصیف هر عمل، به زمان رخ دادن آن هم فکر کنند.

چارچوب‌هایی که زبان برای فکر افراد تعیین می‌کند از همان خردسالی بر روی نوع تفکر، احساسات، خاطره‌ها و تجربیات افراد هم تأثیر می‌گذارد.

اگر برای نمونه دوباره به مسئله جنسیت در زبان نگاه کنیم می‌بینیم که وقتی از نظر گرامری برای یک شیء در یک زبان، جنسیت مشخصی تعریف می‌شود نوع حس و نگاه متکلمان آن زبان به آن شیء تفاوت می‌کند.

برای نمونه، پل در آلمانی (die Brücke) از نظر دستوری مؤنث است و حرف تعریف مؤنث می‌گیرد در حالی که واژه پل در زبان اسپانیایی (el puente) مذکر با حرف تعریف مذکر است.

زمانی که در پرسشنامه‌ای از آلمانی‌زبان‌ها در مورد حس و نظرشان در خصوص پل‌ها سؤال شد آن‌ها پل را شیئی «باریک‌اندام و آراسته» توصیف کردند و در همان پرسشنامه، اسپانیایی‌زبان‌ها پل را «شیئی قدرتمند» نامیدند.

احساسات ویژه‌ای که گویش‌وران زبان‌هایی مانند آلمانی و اسپانیایی به خاطر «جنسیت» دستوری کلمات نسبت به هر شیء پیدا می‌کنند به طور کامل برای یک انگلیسی‌زبان ناشناخته است زیرا انگلیسی، زبانی است تقریباً بدون جنسیت.

یک اتاق و دو واقعیت

حوزه‌ای که نفوذ زبان بر ذهن، خود را بیش از همه نشان می‌دهد، حوزه جهت‌شناسی است.

در حالی که ما در زبان‌های رایج پیرامون خودمان عادت داریم به هنگام آدرس دادن از «چپ و راست و عقب و جلو» صحبت کنیم در گروهی دیگر از زبان‌های دنیا این‌گونه نیست.

در زبان «گوگو ییمیتهیر» که از زبان بومیان استرالیا است و در زبان‌های مختلف دیگری که از پلی‌نزی تا مکزیک و از نامیبیا تا بالی اندونزی پراکنده‌اند افراد به صورت «چپ و راست» آدرس نمی‌دهند بلکه برای نشانی‌ها از «شمال و جنوب و شرق و غرب» استفاده می‌کنند.

در بیشتر زبان‌های دنیا، خود فرد مرکز و محور جهات پیرامون فرض می‌شود ولی در «گوگو ییمیتهیر» و زبان‌های مشابه این‌طور نیست. یک گویشور «گوگو ییمیتهیر» نمی‌گوید «برو کنار» بلکه می‌گوید: «کمی به طرف شرق برو.»

برای صحبت کردن زبان‌های این‌چنینی، فرد باید در هر لحظه بداند که جهات چهارگانه اطرافش کجاست و بررسی‌ها نشان می‌دهد که متکلمان این زبان‌ها به‌طرز عجیبی هر لحظه از جهات جغرافیایی اطرافشان به‌خوبی آگاهند. گویا این افراد در هر لحظه «حس می‌کنند» شمال، جنوب، غرب و شرق کجاست.

طبق یک گزارش، محققان چشم‌های یکی از گویشوران زبان «تزلتال» از جنوب مکزیک را با چشم‌بند بستند و بیش از ۲۰ بار او را چرخاندند و او بعد از باز شدن چشمش باز هم توانست جهات جغرافیایی را درست تشخیص دهد.

متکلمان «زبان‌های جغرافیایی» از کودکی می‌آموزند تا از طریق توجه به محل قرار گرفتن خورشید، جهت وزش باد و غیره، چهار جهت جغرافیایی را تشخیص بدهند.

بنابر این زمانی که یک گویش‌ور زبانی مانند «تزلتال» یا «گوگو ییمیتهیر» خاطره‌ای را به یاد می‌سپارد، حس جغرافیایی رویدادی که به یاد سپرده را نیز حفظ می‌کند تا بتواند بعداً آن خاطره را به درستی بازگو کند.

وقتی شما به دو اتاق مشابه ولی رودررو در هتلی سر بزنید بعداً نقشه داخلی این دو اتاق را به یک شکل به یاد می‌آورید ولی دوست «گوگو ییمیتهیر-زبان» شما که به این دو اتاق سر زده به یاد خواهد آورد که نقشه یکی به حالت شمالی-جنوبی و دیگری در جهت عکس قرار داشت.

بررسی زبان‌شناسان و روان‌شناسان رفته‌رفته نشان می‌دهد که تأثیرات زبان بر فکر و اندیشه ما بیش از آن است که فکر می‌کردیم. عادت‌های ذهنی که فرهنگ و زبان ما از زمان کودکی در نهاد ما افکنده مشخص‌کننده نوع تجربه و حس ما نسبت به اشیاء پیرامونی است و این عادت‌ها شاید در شکل‌گیری باورها، ارزش‌ها و ایدئولوژی‌های ما هم تأثیرگذار باشند.

اندازه‌گیری این تأثیرات و ارزیابی میزان دخالت آن‌ها در سوءتفاهم‌های فرهنگی و سیاسی نیاز به بررسی‌های بیشتر دارد.

منشور کوروش دستاویز جدید تاریخ صهیونیست ها

بولتن نیوز : در شرایطی که قرار است کمتر از ده روز دیگر و طی مراسم ویژه ای با حضور ده ها خبرنگار شناخته شده بین المللی منشور کوروش از ایران خارج و به موزه بریتانیا عودت داده شود همزمان نمایشگاه بزرگی از تاریخ زندگی یهودیان در ایران و دستاورد های ایران باستان در دانشگاه مرکزی تل آویو با سرمایه گذاری مالی خانواده نظریان از سرمایه داران فراری ایرانی که هم اکنون در اسرائیل زندگی می کند برپا شده است .

                 
در حاشیه این نمایشگاه که با کمک بسیاری از کلکسیون داران اروپایی که آثار باستانی ایران را در اختیار دارند برگزار شده است روند بررسی زندگی یهودیان در ایران و به خصوص خاورمیانه که در زمان ایران باستان بخشی از خاک کشور ما بوده است مورد بررسی قرار می گیرد  .
توجه ویژه صیهونیستها به منشور کوروش پادشاه هخامنشی و استفاده ابزاری از این منشور در جهت نشان دادن ظلمی که حکومت "بابل" به آنها روا داشته است و با آمدن کوروش و شکست دولت بابل و آزاد کردن اسرای یهودی و همچنین آزادی آنها این ظلم ها خاتمه یافت. این یهودیان با گفتن این سخنان و ترویج مذهب و آیین خود قصد ساختن تاریخ جعلی دیگری را دارند که در ادامه پروژه تاریخ سازی صهیونیست ها همچون هولوکاست صورت می گیرد.

به گفته مسئولین برگزاری این نمایشگاه در اسرائیل کلیه دانش آموزان اسرائیلی از تفاسیر و تعابیر مختلفی که صیهونیستها بر روی این منشور انجام داده اند اطلاع دارند و برای نشان دادن مظلومیت قوم یهود به دانش آموزان اسرائیلی مطابی مختلفی ارائه شده است و آنها مکلف به یاد گرفتن کامل منشور و همچنین تفاسیر آن در دوران دانش آموزی می باشند.
              
اگرچه هزینه های زیادی برای آوردن منشور کورش به ایران انجام گرفته است اما ابتدا ایران آثارارزشمندی را به انگلستان فرستاد و با برپایی دو نمایشگاه که یکی از آنها بعنوان "شاه عباس سازنده ایران جدید" برگزار شد. اما این نمایشگاه با شیطنت خاص انگلیسیها بصورتی برگزار شده بود که نشان می داد که شاه ایرانی تمامی آموزه های خود را از پادشاه وقت انگلستان در مواجهه با دولت ازبک و عثمانی گرفته است و در حقیقت مذهب شیعه به این نحو در ایران گسترش یافته است.
از طرف دیگر نکته ای که اهمیت آن بیش از آوردن خود این منشور به ایران است لزوم بیان دقیق و درست تاریخ ایران به جهانیان برای جلوگیری از چنین سواستفاده های خارجی از تاریخ کشورمان است چرا که بارها و در زمینه های مختلف شاهد دزدیده شدن سند های زنده تاریخ ایران توسط کشورهای مختلف بوده ایم و این بار نیز رژیم مجعول صهیونیستی که تنها 60 سال است با غصب سرزمین فلسطینیان برای خود کشوری به وجود آورده قصد دارد با چنگ انداختن به تاریخ کشورهای دیگر از جمله ایران برای خود هویتی بتراشد .
همچنین تاکید بیش از حد مسئولان سازمان میراث فرهنگی برای برگزاری مراسم ورود این منشور به ایران که با حضور ریاست محترم جمهوری انجام شد و دعوت دهها خبرنگار معروف خارجی برای مراسم بدرقه این اثر باستانی کمی اغراق انگیز نشان می دهد چرا که تبلیغ بیش از اندازه این اثر که البته بیش از ما به نفع کشوری است که اثر به صورت دائم در موزه آن ها قرار دارد خود باعث این نوع سواستفاده ها توسط رژیم صهیونیستی می شود .
                    
              
به نظر می رسد بایستی برنامه های ویژه تبلیغی و رسانه ای برای تبیین دقیق اقدامات کوروش و منشور آن صورت گیرد تا جلوی سوء استفاده یهودیان از این منشور ملی و متعلق به ایرانیان گرفته شود. چرا که در سال ۱۳۴۸ در گردهمایی حقوق‌دانان سراسر جهان که در کنار آرامگاه کوروش برگزار شد، کوروش را نخستین بنیانگذار حقوق بشر نامیدندو همین امر نشان از اهمیت کوروش و منشور آن برای جهانیان دارد که در حال حاضر با خطر مصادره توسط یهودیان مواجه است.